کم و بیش، حدود یک قرن است که انگلیس استعمارگر، با نیرنگ، تزویر و ریاکاری تریاک را وارد ایران کرده است. در آن هنگام با خرید سوخته، مردم را تشویق به مصرف این مادۀ مخدر میکرد. دیری نپائید که چپق و قلیان، از مُد افتاد و وافور مُد شد.
اگر انگلیسیها پرونده افتخارات دوران سلطه، حکومت، تسلط و چپاولشان را بر ایران و ایرانیان بازگو کنند، شاید رواج اعتیاد در بین مردم را نقطه روشن حکومتشان بدانند چرا که ملتی که جوانانش به اعتیاد کشانده شود، فکر و ارادهای ندارد و این برای انگلیسیهایی که اصل و اساس تفکر و سیاست شان همانا به ابتذال کشیدن فرهنگهای اصیل و نابودی آن بود، بهتر از هر چیزی نمایان بود.
در آن هنگام وافور مُد شد اما رفته رفته به این هم اکتفا نکردند و هر روز اختراع و اکتشاف جدیدی وارد بازار کردتد. هر روز خدعه و نیرنگ جدیدی برای ایرانیان گرفتار و در بند مواد اهریمنی و افیونی و گرایش به سوی آن پیدا کردند.
بعضیها برای این که باصطلاح از قافله عقب نمانند و ژست و ادای آدمیهای مترقی و پیشرفته را در آورند، تن به هر کاری میدادند و هر چیزی که وارد بازار میشد استفاده میکردند و به نوعی از این کار لذّت کاذب میبردند و دیگران را نیز بدان سفارش میکردند.
با گذشت زمان، مخدرها هم به روز شدند. نئشه شدنها هم به روز شد. روزگاری با پُک زدن به یک وافور و زمانی با استنشاق گردهای سفید هروئین و بعد از آن هم نوبت به تزریق رسید. دیری نپائید که اسمها هم بروز شد، تریاک سنتی به فراموشی سپرده شد چون هم بو داشت و هم بیکلاس بود!
پس شیشه،کراک، پان، پانکراک، کریستال، فرشته، امید، پيشي، نخ، برنز، تسبيح، سرخپوست، فرشته، آپاچي، متاليكا، ملوس، تايتانيك، ناهيد، ميتسوبيشي، بنز، بنوه، ستاره و بلاك بلاك، آمد که هم اسم داشت و هم کسی آن را مخدری هم ردیف هروئین و تریاک نمیدانست. شاید چیزی مثل یک قلیان آن هم از نوع میوهای که ابایی برای عموم ندارد. یا یک قرص شادیآور! اما کاش همه اینها در همین حد بود کاش یک توهم بود و بس!
مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن خطرناکترین پدیده جامعه امروزی است که به جزء تباهی، نابودی، بیماری، پشیمانی و مرگ چیزی به دنبال نخواهد داشت. مصرف موادمخدر به ویژه در کودکان، جوانان و نوجوانان، یکی از نگرانیهای جدّی والدین محسوب میشود و اکثریت مردم اعتیاد و گرایش به مواد مخدر را مهمترین عامل تهدید کننده رفاه و امنیت اجتماعی و سلامت فرد و اجتماع میدانند[1].
جوانان به دلیل ویژگیهایی از قبیل استقلالطلبی، کنجکاوی، هیجانخواهی، پیروی از همسالان، عدم اطاعت و پیروی از والدین، بیش از سایر گروههای سنی در معرض خطر مصرف بوده و هدف اصلی توزیع کنندگان مواد مخدر هستند. لذا جوانان جزء آسیب پذیرترین گروههای سنی محسوب میشوند.
اکنون خانوادههاي زيادي هستند که درگير اين بلاي ويرانگر شدهاند. بازپروري و بازسازي افراد آسيب ديده از مواد صنعتي به شدت دشوارتر از مواد مخدر معمولی است. هم هزينه ترک آن بالا است و هم اثرات شيميايي آن بر متابوليسم بدن فرد آسيب ديده شديد است.
برخي از مواد مخدر صنعتی قربانيان خود را در زماني کمتر از 6 ماه به کام مرگ میکشاند و آنان را روانه گورستان ميکند. خانوادههاي گرفتار اين مادۀ صنعتي معتقدند اگر اطلاعرساني درست صورت گرفته بود، جوانشان در اين گرداب غرق نميشد.
تغيير الگوي مصرف مواد مخدر از سنتي به مواد صنعتي و شيميايي و استفاده از قرصهاي روانگردان، تهديدي جدي است كه جوامع امروزی را با بحران مواجه كرده است. جريان مواد مخدر صنعتي، اکنون نه به صورت يک جريان عادي بلکه به شکل يک جريان هدفمند و کاملاً سازماندهی شده و به نوعی با اهدافی از پیش تعیین شده و مشخص، در حرکت است و به مانند يک موج و يک طوفان عمل میکند.
اکنون جغرافياي مواد مخدر صنعتی دیگر حد و مرزي نميشناسد. اگر يک روز در گوشهاي از تهران مثلاً خاک سفيد به دنبال ريشه اعتیاد ميرفتيم، امروز هيچ محلهاي مصونيت ندارد. انواع و اقسام مواد مخدر صنعتی به وفور و ارزان يافت ميشود، درآمد بالايي براي دست اندرکاران تهيه و توزيع آن دارد و هزينههاي مجازاتي مرتبط با آن نيز چندان نيست.
به طور حتم بهترین راهحل مبارزه با مواد مخدرصنعتی، «پیشگیری از اعتیاد» است و یکی از مهمترین روشهای پیشگیری، بالا بردن سطح معلومات و آگاهی مردم از خطرات و مضرات مواد مخدرصنعتی است. در حقیقت تبليغات و آگاه سازي، نقش بسيار مهميدر كاهش تقاضا دارند. بايد اعتياد را به همه شناساند. در اين صورت است که بسياري به علت عارضههاي ناشي از اين سم مهلك، صرفنظر از مضرات جسمانی و روحی- روانی و کاهش جایگاه اجتماعی و موقعیت شغلی شان ممكن است پا پس کشند و مصرف اين مخدرهاي جديد را كنار بگذارند. انشاءالله.
[1]. سلامت اجتماعی لازمة حیات و پیشرفت جامعه است. هر گونه ضعف و اختلال در سلامت اجتماعی که خود را به صورت کجروی و ناهنجاری نشان میدهد و اصطلاحاً آسیب اجتماعی نامیده میشود، مانع رسیدن جامعه به اهداف عالی و شکوفایی ظرفیتهای رشد و تعالی آن است. چنانچه به موقع تدابیر مواجهه و مقابله با این قبیل آسیبها اندیشیده و اجرایی نشود، میتواند زمینهساز شکلگیری بحرانهای اجتماعی باشد. یکی از آسیبهای اجتماعی مهم در کشور ما اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر است که به دلیل گسترة فزاینده و عمق تأثیر و پیامدهای سوء آن بسیار نگران کننده بوده و از آن در کنار مسأله طلاق و بیکاری، به عنوان مهمترین آسیبها و معضلات اجتماعی حال حاضر کشور یاد میشود. اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر مسألهای است که خود در افزایش بسیاری از آسیبهای دیگر از جمله اختلافات خانوادگی، دزدی، جرائم خشن، فقر و بیکاری، و غیره تأثیرگذار است. از این رو نیازمند توجه مضاعف است (آقداغی، 1398، ص 49).